وکیل خانواده یا وکیل طلاق

عنوان “وکیل خانواده یا وکیل طلاق؟”، صرفا به این جهت انتخاب شد که گفته شود، هدف وکیل خانواده باید سعی در “وصل و وصال” زوجین باشد اما اگر نهایتا موکل تقاضای طلاق نمود، وکیل دادگستری می بایست بهترین و سریع ترین مسیر را برای طلاق در پیش گیرد. طولانی شدن پروسه طلاق، غالبا، جسم و روان خواهان طلاق را آزرده تر خواهد ساخت. مقاومت در برابر طلاق اگر صرفا برای اذیت و آزار طرف مقابل باشد، آسیب ها و هزینه هایش برای دو طرف بیشتر خواهد بود. البته در طلاق، معمولا زوجه (زن) رنج و آسیب بیشتری متحمل می گردد. اگر هم فرزند داشته باشند که این خود مصیبتی بزرگ است زیرا آسیب های طلاق والدین برای فرزندان چندین برابر است.

وکیل خانواده، می بایست قبل از اقدام به طرح دعوا و دفاع از موکل، در پی رفع خصومت و برقراری صلح وآشتی برآید اما از آنجایی که وکیل دادگستری باید واقع نگر هم باشد، لذا اصولا در پی پیروزی موکل خود در پرونده است. با اینهمه صداقت داشتن وکیل، در کنار تخصص و تجربه ی واقعی، اکثرا نتایج بهتری را به همراه خواهد داشت. وکیل الزاما نباید پرونده طلاق را به طلاق ختم کند؛ گاهی پیروزی وکیل دادگستری در شکست است البته بدیهی است که نه هر شکستی؛ شکستی که نتیجه اش ایجاد تفاهم وصلح و سازش میان زوجین گردد عین پیروزی و بالاترین پیروزی است. همانطور که وکیل خانواده بودن و بخصوص وکیل پرونده طلاق بودن، گاهی، عین مصیبت وگرفتاری است! گاهی، موکل دشمن وکیلش می شود و طرف مقابل، دشمنی دیگر! با اینهمه، هدف و نیت متعالی وکیل، در کنار سایر ویژگی های منحصر به فرد یک وکیل، راهگشا و کارساز خواهد بود. وکیل دادگستری (اعم از وکیل حقوقی، کیفری، خانواده و …) اعجاز نمی کند؛ کار یک وکیل دادگستری در مرحله اول – یعنی مشاوره به منظور قبول وکالت پرونده – این است که با توجه به آنچه موکل می گوید موضوع را تشخیص داده حکم موضوع را در قوانین مدون و رویه قضایی و احیاناً دکترین، اعم از نظر اساتید، رویه و روال دادگاهها و نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه و…) بیابد و موضوع را بر حکم منطبق کند. تشخیص موضوع بسیار مهم است؛ اگر موضوع به درستی تشخیص داده شود، یافتن و انطباق حکم آسان خواهد بود. مثلا عدم تمکین از طرف یک دختر باکره و یک خانم غیر باکره، حکم یکسانی ندارد گرچه موضوع هر دو تمکین است. یا مثلا در خصوص شکایت رابطه نامشروع در فضای مجازی، گاهی تفاوت وجود دارد. اطلاع وکیل از آخرین رویه های دادسراها و دادگاهها، حائز اهمیت است؛ کتاب و قانون، به تنهایی، کاربرد دارد اما در حرفه وکالت دادگستری، گاهی و اغلب، اینها مهم تر است. در خصوص قرارداد وکیل با موکل نیز باید این را دانست که وکالت در پرونده ها، توسط وکیل دادگستری ، عموما، می تواند شامل مرحله نخستین (رسیدگی در دادگاه بدوی)، مرحله تجدید نظر، مرحله فرجام خواهی در دیوان عالی کشور (در برخی پرونده ها)، و مرحله اجرای حکم باشد. وکیل دادگستری شایسته است حدود اختیارات و مراحل وکالت خود را برای موکل روشن سازد. در مواردی دیده و شنیده شده است که موکل اطلاع دقیقی از این مسائل ندارد. این در حالی است که میزان حق الوکاله غالبا برمبنای همین موضوعات مشخص و تعیین می شود. وکیل دادگستری همواره باید یک نسخه از وکالتنامه و قرارداد مالی را به موکل بدهد. همچنین وکیل دادگستری باید در مقابل دریافت هر گونه وجه یا مال، رسید بدهد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *